.

آن لحظه باد می‌توانست همه‌‌ی ما را با خودش ببرد. 
خانمی که شال بنفش پوشیده‌بود و از من خواست که ازش عکس بگیرم. دخترهایی که صدف جمع می‌کردند. بچه‌ای که می‌دوید و مامان و بابایش که می‌خندید. پسری که تمام مدت تنها نشسته‌بود و سیگار می‌کشید. من را. تک‌تک‌مان را. 
چرا باد این همه تنهایی را با خودش نبُرد؟ 

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها